جدول جو
جدول جو

معنی هم وثاق - جستجوی لغت در جدول جو

هم وثاق
هم اتاق، هم خانه، کنایه از رفیق یکدل و یک جهت
تصویری از هم وثاق
تصویر هم وثاق
فرهنگ فارسی عمید
هم وثاق(هََ وُ)
هم اتاق. هم حجره: دوستی، هم وثاقی ازآن وی که بر او عاشق بودی به آهنگ وی بنزد وی آمد. (تاریخ بیهقی).
مهدی امت تویی زآنکه به معنی تورا
عزت دین هم وثاق عصمت حق یار غار.
خاقانی.
ای معبّر مژده ای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
هم وثاق
هم اطاق، هم خانه هم منزل، یار، رفیق
تصویری از هم وثاق
تصویر هم وثاق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََوُ)
هم خانه بودن. مجاورت:
مسیحای مجرد را برازد
که با خورشید سازد هم وثاقی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(هََ اُ)
دو تن که در یک اطاق زندگی کنند. هم خانه. هم حجره
لغت نامه دهخدا
(هََ وِ)
دو تن که در یک جا و بر یک فرش نشینند. همنشین:
رخت از این گنبد برون بر گر حیاتی بایدت
زآنکه تا در گنبدی با مردگانی هم وطا.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از هم وثاقی
تصویر هم وثاقی
هم اطاق بودن، هم خانه بودن، هم منزل بودن، یاری، رفاقت، همسرایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هم اطاق
تصویر هم اطاق
هم اطاقی: هم گتک همسرای دو یا چند کس که در یک اطاق زندگی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
همخانه بودن هم منزل بودن: مسیحای مجرد را برازد که با خورشید ساز دهم وثاقی. (حافظ)، یاری کردن رفاقت کردن
فرهنگ لغت هوشیار